پاییز 92
مهر امسال برامون متفاوت از سالهای پیش بود سالهای پیش که همه تو شور و اشتیاق خرید کیف و کفش و ... مدرسه بودن ما اصلا تو باغ نبودیم و برامون مهر و خرداد هیچ فرقی با بقیه ماه ها نداشت اما امسال عزیز دردونه ما هم بزرگ شده بود باید میرفت مهد و در واقع ما بیشتر از خود تو شور و شوق داشتیم و من ده بار بیشتر لوازمی رو که از مهد گفته بودن تهیه کنیم رو میاوردم میچیدم رو میز و نگاهشون میکردم و ذوق میکردم و کار کردن باهاشون رو یادت میدادم دونه دونه همه رو با حوصله جلد کرده بودم و روشون اسمت رو تایپ کرده بودم و خلاصه ده برابر تو اشتیاق داشتم شاید به این خاطر بود که خودم هم سالهای سال این تجربه شیرین و آمادگی شب اول مهر رو داشتم و یه جور برام نوستالژی بو...